این واقعیتی قابل لمس است که تنها تعداد انگشتشماری از انسانها در زندگی اقدام به هدفگذاری میکنند، اما دلیل گستردگیِ انتخاب نکردن هدف یا بهعبارتدیگر، زندگیِ بیهدف چیست؟
یکی از دلایل مهم این موضوع، نبود آموزش و عدم آگاهی از اهمیت هدفگذاری است. تحقیقات نشان داده است که اغلب انسانها و حتی برخی افرادِ دارای هدف، هنوز به میزان واقعیِ اهمیتِ هدفگذاری در طول ۱۵ تا ۱۸ سال تحصیل، پی نبردهاند.
یکی دیگر از دلایل اصلی عدم هدفگذاری، ترس از طرد شدن است. افراد زیادی از هدفگذاری سر، باز میزنند زیرا هر بار که برای خود هدفی تعیین کردهاند کسی از را ه رسیده و به آنها گفته که نمیتوانند به هدفشان برسند، بیهوده پول و وقت خود را تلف میکنند و زحمت بیهوده میکشند و سرمایهی خود را هدر میدهند.
ازجمله سایر عواملِ بازدارنده در این زمینه، ترس از شکست است. ترس از شکست بیش از هر نگرانیِ روانی، ما را از تعیین هدفهایی که موجب رشد و خوشبختیمان میشوند؛ باز میدارد.
اکثر افراد، هنوز به اهمیت شکست خوردن در راه موفقیت پی نبردهاند. واقعیت این است که بدون تحمل شکست، موفقیت امکانپذیر نیست. شکست، جزو جداییناپذیر موفقیت است. مقدمهی همهی موفقیتهای بزرگ شکست است. اگر میخواهیم بهعنوان یک انسان به موفقیت کامل برسیم باید حاضر باشیم خطر شکستهای پیدرپی را بپذیریم. در این زمینه جملهی معروفی از «ادیسون» نقل میشود. خبرنگار جوانی از او پرسیده بود: «آقای ادیسون آیا راست است که شما پس از ۹۹۹ بار شکست خوردن برای اختراع لامپ، بازهم دارید به تلاش خود ادامه میدهید؟!»
ادیسون با خونسردی به خبرنگار جواب داده بود: «جوان! تو یکی از قوانین بزرگ حاکم بر کائنات را نمیدانی، من ۹۹۹ بار شکست نخوردهام بلکه ۹۹۹ روش یاد گرفتهام که لامپ از آن طریق ساخته نمیشود.»
یکی دیگر از عوامل انتخاب نکردن هدف و دوری از زندگی هدفمند، راحتطلبی است. انسان بهطور طبیعی مایل است بهاصطلاح در ساحل امن و آسایش باقی بماند. تمایل طبیعی انسان این است که وضع موجود را حفظ کرده و خطر نکند.
این موضوع بهنوعی یادآور «قانون اینرسی» (inertia) در طبیعت نیز هست. انسان تمایل شدیدی دارد که به داشتههایش راضی و قانع باشد و کوشش بیشتری نکند. باوجوداین، همهی انسانهای موفق، زنان و مردان پیروز، بهطور دائم تلاش کردهاند تا از سطح موفقیتهای پیشین خود فراتر روند و دائماً سعی کردهاند که بهسوی منطقهی خطر پیشروی کرده و کاری بزرگتر، بهتر و مهمتر انجام دهند.
حال میخواهیم با آگاه شدن از این موارد و آموختن راهکارهایی چند؛ یک زندگی هدفمندتر و پیروزمندانهتر داشته باشیم و آیندهای را رقم بزنیم که لایق آن هستیم.